یک ساعت_فکر راحت

متن مرتبط با «کابوس» در سایت یک ساعت_فکر راحت نوشته شده است

کابوس …

  • تو این چند وقت دردش رو نادیده گرفته بودمبا اینکه آخرین بار دکتر تاکید داشت که بایدخیلی مراعات کنمولی کارم جوری شد که باید همه اش وایستاده بودم یا وسایلو جابجا میکردم و بسته بندیدیشب با درد زیادی خوابیدمساعت پنج صبح از خواب پریدمدوباره همون خواب ، همون ضربه ، همون فریاد خفه شدهتو خواب هم ضربه همونقدر محکم بود و درد کشیدمحالا امشبم از ترس کابوس نمیخوابمدراز کشیدم رو تخت و سیاهی این شب بارونیحل میشه تو سیاهی وجود خودم…+انصاف نبود... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها