دعا و بارون...

ساخت وبلاگ
دیگه داشت رو پله خوابم میبرد که
بارون بیدارم کرد
قطره هاش کوچولو بود
ولی "بارون" بود
نفس عمیقی کشیدم تا بوی خاک و بارونو تا میتونم حس کنم
دعامو دوباره به زبون آوردم و صدای "بوق" هم شنیدم

+بارون
+خدایا شکرت

یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 23:45